سفارش تبلیغ
صبا ویژن
در گذشته مرا برادرى بود که در راه خدا برادریم مى‏نمود . خردى دنیا در دیده‏اش وى را در چشم من بزرگ مى‏داشت ، و شکم بر او سلطه‏اى نداشت ، پس آنچه نمى‏یافت آرزو نمى‏کرد و آنچه را مى‏یافت فراوان به کار نمى‏برد . بیشتر روزهایش را خاموش مى‏ماند ، و اگر سخن مى‏گفت گویندگان را از سخن مى‏ماند و تشنگى پرسندگان را فرو مى‏نشاند . افتاده بود و در دیده‏ها ناتوان ، و به هنگام کار چون شیر بیشه و مار بیابان . تا نزد قاضى نمى‏رفت حجّت نمى‏آورد و کسى را که عذرى داشت . سرزنش نمى‏نمود ، تا عذرش را مى‏شنود . از درد شکوه نمى‏نمود مگر آنگاه که بهبود یافته بود . آنچه را مى‏کرد مى‏گفت و بدانچه نمى‏کرد دهان نمى‏گشود . اگر با او جدال مى‏کردند خاموشى مى‏گزید و اگر در گفتار بر او پیروز مى‏شدند ، در خاموشى مغلوب نمى‏گردید . بر آنچه مى‏شنود حریصتر بود تا آنچه گوید ، و گاهى که او را دو کار پیش مى‏آمد مى‏نگریست که کدام به خواهش نفس نزدیکتر است تا راه مخالف آن را پوید بر شما باد چنین خصلتها را یافتن و در به دست آوردنش بر یکدیگر پیشى گرفتن . و اگر نتوانستید ، بدانید که اندک را به دست آوردن بهتر تا همه را واگذاردن . [نهج البلاغه]
ببار بارون ببار امشب - وبلاگ شخصی محمد رفیق
|| مدیریت || شناسنامه || پست الکترونیــک ||  RSS  ||
Link to Us!

ببار بارون ببار امشب - وبلاگ شخصی محمد رفیق

Hit
مجوع بازدیدها: 11923 بازدید

امروز: 15 بازدید

Subjects

links


Archive


1
2
3

Search



Submit mail

 


ببار بارون ببار امشب

محمد رفیق :: شنبه 84/11/22 ساعت 12:0 عصر

 

ببار بارون ببار امشب

شده از غم دلم پر تب

ببار بر من ببار بر من

کلامم تو توی بی من

نگاهم خیس طوفانی

نگاهت حفره ی خالی

من از دوریت دلم تنگه

صدات اما چه بی رنگه

حرف تو آواز کوچه

حرف من خواستن پوچه

 

بله ترانه ی ببار بارون از خانوم مهرنوش رفیق خواهر بنده که من این ترانه رو در آلبوم اولم اجرا کردم... اینم وبلاگ خانوم مهرنوش رفیق:‏ http://www.gharibaneh.parsiblog.com/

شاد باشید.

محمد


نوشته های دیگران()